دختر عزیز مندختر عزیز من، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 10 روز سن داره

آیسان؛ دختر مثل ماه من....

حرف زدن به سبک آیسان

1394/10/2 1:58
نویسنده : مامان جون
153 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر ناز من الهی که قربونت برم که ماشالا روز به روز داری ناز تر و خانوم تر میشی. فدای اون خنده هات دختر قشنگم .  دیشب شب چله بود و ما رفتیم خونه مامانی خیلی خوش گذشت  خاله مهدیه کلی تدارک دیده بود از میوه و تنقلات گرفته تا شلغم و هویج پخته و .... خلاصه همه چیییی.  مامانی هم که همه رو به صرف پیتزا مهمون کرد. شما هم که کلی شیرین کاری واسه مامانی و خاله مهدیه انجام دادی و اونا هم هی قربون صدقت میشدنمحبتمحبت خاله مهدیه رو که از هر طرف بگیری ، حتی واسه 5 دقیقه میاد خونمون که تو رو ببینه. طفلک مامانی هم که نمیتونه باید منتظر بشه تا ما بریم .اگه هوا خوب بود که هرروز میرفتیم اونجا اما هوا سرده و من میترسم خدایی نکرده دور از جونت سرما بخوری و نمیبرمت بیرونغمگین خلاصه اینکه خانوم خانوما این روزا داری بیشتر و بیشتر دلبری میکنی با شیرین کاری های جدیدت . یه عالمه فیلم واست گرفتیم که انشالا همشونو میبینی. تازگیا ماشالا به جونت حرفم میزنی البته به زبون و سبک خودتزبان عاشق حرف زدنتیمبوس. مخصوصا با باباجون خیلی صحبت میکنی. هی بابا جون میگه "ها" باز تو میگی "ها"، اون میگه "آ "تو میگی "آ " اون میگه "او" توهم جواب میدی "اووو ". از آغو آغو و گوغو گوغو کردنات که نگو و نپرس. ماشالا ماشالا... خنده های بلندتم که دیگه مارو میکشه عسل خانومم. یه وقتایی هم که میام میبینم نیم ساعته داری با خودت حرف میزنی و میخندی و ذوق میکنی. الهی که خدا واسمون حفظت کنه مامان جون. الهی که غمتو نبینم دختر گلم. بوسمحبت

پسندها (1)

نظرات (0)